دی ماه ۱۳۸۰ از آموزش راهنمایی سازمان زنگ زدند که: فقط سوال حرفه مانده است و سوالات سرگروه های استان را قبول ندارند آن هم پس از چند ماه! گفته اند شما آدم خلاقی هستی اگر می شود برایمان شش صفحه سوال طرح کن. ارمغان بهار معطل است! تازه دیسک کمر گرفته بودم و حالم بد بود ولی باید مطالبی که در ذهنم بود را عملی می کردم. کارشان با پنج، شش هزار تومانی که به من دادند حل شد و سرگروه ها ی استان پکر که چرا من کار را قبول کرده ام. اما واقعیت این که من روحم از این ماجرا خبر نداشت و گرنه با آن حال نزار اصلا کار را قبول نمی کردم. البته سال ها بعد مزدم را درست و حسابی دادند. پس از ده سال سرگروهی ناحیه بدون حتی یک تشکر خشک و خالی عذرم را خواستند. خانم قبلی که اصلا مسوولیت گروه های آموزشی به تنشان گشاد بود، همه ی آقایان گروه ناحیه را عوض کرد و خانم ها را آورد تا از او حرف شنوی داشته باشند!! از طرفی هیچ گاه برای سرگروهی استان دعوت نشدم و هر کسی از راه رسید بدون حتی یک مقاله علمی سرگروه استان شد! در ضمن هیچ امتیازی به این تالیفات ندادند که ندادند! اصلا دفترچه چاپ سازمان خودشان را هم قبول ندارند. در لینک های زیر صفحات دفترچه نوروزی ارمغان بهار را ملاحظه می کنید که دیروز در کمیسیون تالیفات سازمان آموزش و پرورش استان یزد حتی پس از اعتراض چند باره من صفر امتیاز به آن و یک کار دیگرم تعلق گرفت و تقدیم اینجانب شد! زمانی که اعضای کمیسیون تالیفات آنها پوستر، نمودار، عکس و... را وسیله کمک آموزشی نمی دانند این اتفاق چندان هم شگفت انگیز نیست!. روی صفحات کلیک کنید...
* حرفه و فن سال اول صفحه یک و صفحه دو
* حرفه و فن سال دوم صفحه یک و صفحه دو
* حرفه و فن سال سوم صفحه یک و صفحه دو
برچسبها: سوالات حرفه و فن, دفترچه نوروزی, محسن سالاری, یزد


