آيندهاي شگفت در تكنولوژي
به اعتقاد جاستين رتنر مدير تكنولوژي اينتل ما هيچگاه نميتوانيم بگوييم چه اتفاقي تا 10 سال بعد در تكنولوژي خواهد افتاد علت اين كه نمي توانيم از بيشتر از 10 سال جلو برويم اين است كه مطمئن هستيم درست پس از پايان آن مدت زمان، 10 سال ديگر را در پيش روي خواهيم داشت. بنابراين، به اعتقاد او در 10 سال آينده، حتي ترانزيستورهايي كه ساخته ميشوند شايد كوچكترين شباهتي به ترانزيستورهاي امروزي نداشته باشند. رتنر در مصاحبهاي كه با نشريه Electronics داشته از تحولاتي كه در آينده نزديك در تكنولوژي ايجاد مي شوند گفته است.
به عنوان سوال اول بهتر است بپرسم طراحي نسل آينده ترانزيستورها چگونه خواهد بود؟
6 يا 7 سال قبل، فعاليت روي اين كه چگونه و با چه روشهايي با محدوديتهاي توان مقابله كنيم شروع شد؛ كه اين روشها افزايش كارايي را بسيار سخت ميكرد چرا كه ميزان توان و انرژي كه توسط اين پروسسورها به صورت گرما تلف ميشود، بيش از آن چيزي است كه ما بتوانيم به روشي قابلقبول از نظر هزينه آنها را خنك كنيم. بنابراين در سال 2001 در مورد اين ديوار انرژي صحبت كرديم و تصميم گرفتيم تا روش جديدي را در طراحي پروسور دنبال كنيم، كه شامل استفاده از پروسسورهاي با بازده انرژي بالاتر و سپس... يك پروسسور چند هستهاي ميشد. در نتيجه ما هم اكنون پروسسورهاي دو هستهاي و چهار هستهاي را داريم و همچنين نوع 8 هستهاي و بيشتر از آن را خواهيم داشت
در واقع، بنده تصور ميكنم آنچه ما در آينده خواهيم ديد سير تكاملي در تعداد مختلف افزايشي در پروسسورها در خطوط مختلف توليد باشد. فكر ميكنم رايانههاي قابل حمل و روميزي بهطور نسبي تعداد هسته پاييني داشته باشند و به سمت 8 ، 12 و شايد 16 هستهاي حركت كنند. اما در مورد دسته بالاتر فكر كنم افزايش چشمگيري را شاهد باشيم و اين در واقع محرك و انگيزه اصلي براي طراحي پروسسور 80 هسته اي است كه داراي قابليت محاسباتي بسيار بالايي است.
آيا شما اسپينترونيك را به عنوان يك معادل براي محاسبات كوانتومي به كار ميبريد؟
خير آنها دو چيز متفاوت ميباشند. خوشحالم كه اين سوال را پرسيديد. محاسبات كوانتومي در واقع نوع متفاوتي از محاسبات مي باشد كه امروزه ما ميدانيم بر اساس رفتار آماري يافت شده در فيزيك كوانتوم است. اين نوع محاسبات براي برخي چيزها مفيد و كاربردي خواهد بود اما براي خيلي از چيزهايي كه ما امروزه انجام مي دهيم چندان مفيد نخواهد بود.
من فكر ميكنم براي محاسبات سنگين مفيد ميباشد نه براي محاسبات لپتاپها و رايانههاي روميزي امروزي.
بله، درست است. آن روش پتانسيل بالايي براي مطالبات عظيم و سنگين موازي ارائه ميدهد كه بسيار پر بازده است. اما تنها برخي مسائل ميتوانند توسط اين نوع از محاسبات كه رايانههاي كوانتومي انجام خواهند داد، حل شوند. آنچه من در مورد آن سخن ميگويم، به بيان ساده استفاده از يكي از ويژگيهاي كوانتومي ميباشد، مثل 1 بودن بار و 0 بودن رنگ. اسپين خصوصا جالب خواهد بود اگر ما بتوانيم اين اثرات اسپيني را در دستگاههاي جديد با انواع متفاوت كنترل كنيم و اينتل در حال تحقيق روي آن ميباشد.
حالا تمايل دارم به موضوع انتقال 40 گيگابيتي برگردم، كه با نام فوتونيك سيليكوني شناخته ميشود. ممكن است توضيح دهيد فوتونيك سيليكوني چيست؟
افزايش سرعت انتقالداده از طريق سيم مسي ديجيتالي همينطور سخت و سختتر ميشود. همانطور كه ميدانيد، روي يك بورد مداري سيم وجود دارد؛ آنها ممكن است در فاصلههاي زيادي از هم درون يك مركز داده يا حتي فراتر از آن قرار داشته باشند. همانطور كه هر كسي به خوبي آگاه است، مس ضرورتا از سيستم ارتباطات خارج شده است. هماكنون فيبرهاي نوري هستند كه كره زمين را به يكديگر مرتبط كردهاند.
در واقع، جايي كه من زندگي ميكنيم شركت تلفن فيبرهاي نوري را به درب منزل من آورده است. بنابراين ارتباطات راه دور از طريق آن ميسر ميشود و همينطور نزديك و نزديكتر ميشود، اما هزينه آن نيز نسبتا بالا است. بنابراين دوباره، 4 تا 5 سال پيش ما شروع به بررسي امكان ساخت اين ابزارهاي اپتيكي پربازده بر روي سيليكون كرديم و فوتوديتكتور (آشكارساز نور)هاي سيليكون ژرمانيم با كارايي بالا را ساختيم.
ما مادولاتورها را با سرعت اوليه 10 گيگابيت بر ثانيه ساختيم و هماكنون به سرعت 40 دست يافتهايم؛ ما همچنين مالتي پلكسرها دمالتي پلكسرها را ساختيم و سال پيش تكنولوژي به نام ليزر سيليكوني هيبريدي را ايجاد كرديم ما به واقع يك ليزر نوري الكتريكي را ساختيم. ما اكنون در نقطهاي قرار داريم كه داراي منابع نور، مادولاتورها، مالتي پلكسرها، دمالتي پلكسرها و آشكارسازها ميباشيم. ما هماكنون توانايي كامل دريافت و ارسال نوري به هم پيوسته را داريم، اما بايد همه اين ابزارها را با هم داخل يك چيپ قرار دهيم و آن چيزي است كه هم اكنون روي آن كار ميكنيم.
چيزي كه ما براي يك سال بعد يا بعد از آن برنامهريزي كردهايم ارائه يك ترانسيور (سيستم ارسال و دريافت) نوري كامل روي سيليكون ميباشد.
اين تكنولوژي جديد چه زماني در بازار در دسترس خواهد بود؟
خوب، ممكن است كه تا اواخر اين دهه ما محصولات فوتونيك سيليكوني را در بازار داشته باشيم. اگر 2010 نشد، شايد 2011، اما فكر ميكنم كه نزديك هستيم. مردم ميخواهند بدانند ابزارهاي محاسباتي آينده چه كارهايي انجام خواهند داد و چه زماني طول ميكشد تا آنها را داشته باشند. براي هر چه روياييتر كردن كاربردهاي دهه بعدي روي چه الگوهايي كار ميكنيد؟ ما به تمامي كاربردها نظر داشتهايم، كه نيازمند حجم بالاتري از قدرت محاسباتي براي كاربردي شدن و توسعه يافتگي ميباشند.
اين با چيزي كه پيش از اين در مورد آن صحبت ميكرديم سازگار است، ساخت ماشينهاي چند هستهاي بسيار بالا مانند پروسسور 80 هسته اي... ما به دامنه گستردهاي از موارد نظر داريم مثل رديابي كاربردي حركت، توانايي دوربينهاي ويدئويي براي مشاهده آن چيزي كه شما انجام ميدهيد و تبديل حركات شما به حركت يك انسان در يك رايانه. بنابراين همين طور كه شما دستان خود را حركت ميدهيد، فيگور موجود در رايانه نيز دستان خود را حركت ميدهد و اگر شما چشمك بزنيد، فيگور رايانهاي نيز با چشمان خود چشمك خواهد زد.
ما در نظر داريم تا تمام حالات چهره و تمام حركات بدن را به دست آوريم. احتمالا اين كار ميتواند پايه و اساس براي نسل آينده بازيها بوده يا راهي براي آموزش رقص به ديگران ميباشد. شريك مجازي شما يك رايانه خواهد بود. كاربرد جالب توجه ديگر اين است كه جايي كه ما يك ويدئوي زنده از يك مسابقه ورزشي مثل فوتبال را تنظيم ميكنيم، رايانه همه بازيكنها را رديابي و بازي را مشاهده ميكند و به صورت خودكار تصويري مشخص نمايش ميدهد.
بنابراين شما ميتوانيد بگوييد كه من فقط ميخواهم شوت به دروازهها را يا فقط ضربات پنالتي را تماشا كنم يا فقط ميخواهم اين بازيكن خاص را تماشا كنم و به من همه تصاويري را كه اين بازيكن توپ را در اختيار دارد نشان ميدهد. رايانه ميتواند تمام اين چيزها را به صورت خودكار انجام دهد. اين كار البته نيازمند حجم انبوهي از محاسبات است: رديابي تمامي بازيكنان، آناليز حركات و همه چيزهايي كه اتفاق ميافتد. بنابراين، تا 5 سال آينده شايد يافتن اين ويژگي در تلويزيونها چندان غيرعادي نباشد. اينها چندين مورد از كاربردهاي آن در آينده ميباشد كه ما روي آنها كار ميكنيم.
هماكنون، ما همچنين در حال كار روي ابزارهاي كمكي هستيم. ما آزمايشاتي روي تعدادي از تكنولوژيها انجام دادهايم كه شما ميتوانيد با خود حمل كرده يا آنها زير لباستان نگاه داريد. آنها ضربان قلب، تنفس، فعاليت فيزيكي شما و تمام موارد شما را كنترل ميكنند. آنها اطلاعاتي در اختيار شما قرار ميدهند كه شيوه زندگي شما را بهبود بخشيده و منجر به سلامتي بهتر خواهد شد يا در مورد يك وضعيت پزشكي به شما هشدار ميدهد تا به يك پزشك مراجعه نماييد. امروزه، ما برخي رباتهاي هيجانانگيز واقعي ميبينيم كه مجهز به تشخيص تصوير و صحبت ميباشند. برخي از آنها، بخصوص آنهايي كه براي سازمان دفاع طراحي شدهاند، ميتوانند مانند يك موجود زنده راه بروند.
آيا فكر ميكنيد عصر ترميناتور نزديك است يا عصر ماشينهاي هوشمند در حال آمدن است؟
عصر ماشينهاي هوشمند، چيزي است كه شما گفتيد؟ خوب، من فكر ميكنم كه از چند جنبه جواب بايد مثبت باشد. پلتفورم كمكي كه من داشتم در موردش صحبت ميكردم ابعاد متنوعي دارد. همين حالا شما ميتوانيد آن را در جيب خود قرار دهيد يا روي كمربندتان ببنديد يا چيزي شبيه به آن. آن تمام اين دادهها را جمعآوري مينمايد و نتيجهگيري مينمايد. آن ميتواند بگويد كه شما نشستهايد يا سر پا هستيد، يا داخل خانهايد يا خارج از خانه، اين كه در حال بالا رفتن از پلهها يا پايين رفتن هستيد و سپس براساس آن ميتواند تصميمات بسيار ديگري در مورد اينكه شما در حال انجام چه كاري هستيد بگيرد.
منظور من اين است كه، وقتي الگوهاي رفتاري شما را ياد بگيرد، ميتواند بگويد شما در خانه هستيد يا در سر كار يا در حال رانندگي ماشين هستيد يا روي كاناپه نشستهايد. فكر ميكنم اين مجموعه كامل از محاسبات ادراكي ميتواند منشا پيشرفتهاي سريعي باشد. تصور ميكنم كه در طول دهه آينده يا بعد از آن دستگاههايي وجود خواهد داشت، حال ربات باشند يا نه، كه داراي ادراكات محاسباتي بوده و يك رفتار مشابه به انسان از خود به نمايش خواهند گذاشت. فكر ميكنم اين امر به طور قطع اتفاق خواهد افتاد.
منبع: جام جم آنلاین
برچسبها: کار و فناوری, فناوری نوین, ترمیناتور, عصر جدید
@ لینک محسن سالاری سه شنبه ۳۰ شهریور ۱۳۸۹
|


