• پربسامدترین مونولوگ: وای! چقد گرون!
• پربسامدترین حرکت: نگاه به پشت جلد- قرار دادن کتاب سر جای خودش- مراجعه به غرفهی بعدی
• پربسامدترین دیالوگ پراگماتیستمآبانه: بریم یه چیزی بخوریم.
• پربسامدترین دیالوگ خوشبینانه: بفرمایین چه کتابی میخواین بدم خدمتتون؟!
• پربسامدترین دیالوگ بدبینانه: حالا واقعاً این نسخهی اصلیه؟ جاییاش عوض نشده؟
• پربسامدترین دیالوگ واقعبینانه: بازم خوبه همین کتابم اجازهی چاپ و پخش توی نمایشگاه دادن...
• پربسامدترین نگرانی در سالنهای نمایشگاه: ایوای! خفه شدم.
• پربسامدترین سؤال منتهی به خرید: اون سوسیسبندریا چنده؟!
• پربسامدترین سؤال مربوط به محل غرفهها: ببخشین این آش رشته رو از کدوم غرفه خریدین؟!
• پربسامدترین کاربرد جناس از زبان ناشر به نویسنده: کاغذ ماغذ نیست وگرنه غرض مرض برای چاپ نکردن کتابتون نداریم!
• پربسامدترین خواهش: تروخدا هل ندین...
• پربسامدترین متقاضیان: خیل شاعران و نویسندگان و محققان و مترجمانی که در بدر سراغ ناشر برای چاپ آثار گرانقدرشان میگردند و درصدد جامه عمل پوشاندن به شعار:"هر ایرانی لااقل شده یک کتاب تألیفی یا ترجمه یا حالا هر چی" میباشند.
• پربسامدترین دیالوگ در محوطهی نمایشگاه: اونجا خالی شد... بدو تا یکی ننشسته!
• پربسامدترین موضوعات موردعلاقهی مراجعان: روش جابجا کردن و قورت دادن پنیر و قورباغه و معشوق!
انتشاریافته در خبرگزاری ایسنا...
منبع: طنز نوشته های رویا صدر
برچسبها: کتاب, طنز, طنز مکتوب, رویا صدر


