،به دنیای حرفه و فن خوش آمدید...... کار و فناوری، تحقیق، اقدام پژوهی، مقالات آموزشی و تربیتی، کاردستی، ضرب المثل، طرح مشبک، معرق و منبت کاری، پاورپوینت، خاطره، طرح درس، کامپیوتر، شعر، آشنایی با مشاغل و رشته های تحصیلی، مدارهای الکتریکی و الکترونیکی، روش تدریس، داستان كوتاه، اطلاعات علمی، طنز، کاریکاتور، عکس، فوت و فن معلمی، مشاهیر ایران و جهان، دانستنی ها، جمله های زیبا، ابتکار و خلاقیت، یزدشناسی، دانلود، فیلم، موسیقی و... در دنیای حرفه و فن، راه بیشتر آموختن کار و فناوری قرص سر درد! - داستان طنز

یك پسر برای پیدا كردن كار از خانه به راه افتاد و به یكی از این فروشگاهای بزرگ كه همه چیز می فروشند در ایالت كالیفرنیا رفت. مدیر فروشگاه به او گفت: «یك روز فرصت داری تا به طور آزمایشی كار کنی و در پایان روز با توجه به نتیجه كارت، در مورد استخدام تو تصمیم می‌گیریم.» در پایان اولین روز كاری، مدیر به سراغ پسر رفت و از او پرسید چند مشتری داشته است؟ پسر پاسخ داد: «یك مشتری.» مدیر با تعجب گفت: «تنها یك مشتری؟ بی‌تجربه‌ترین متقاضیان در اینجا حداقل 10 تا 20 فروش در روز دارند. حالا مبلغ فروشت چقدر بوده است؟» پسر گفت: «134،999/50 دلار.» مدیر فریاد كشید: «134،999/50 دلار؟ مگه چی فروختی؟» پسر گفت: «اول یك قلاب ماهیگیری كوچك فروختم، بعد یك قلاب ماهیگیری بزرگ، بعد یك چوب ماهیگیری گرافیت به همراه یك چرخ ماهیگیری 4 بلبرینگه. بعد پرسیدم كجا می رید ماهیگیری؟ گفت: خلیج پشتی، من هم گفتم پس به قایق هم احتیاج دارید و یك قایق توربوی دو موتوره به او فروختم. بعد پرسیدم ماشینتان چیست و آیا می‌تواند این قایق را بكشد؟ گفت هوندا سیویك، من هم یك بلیزر دبلیو دی4 به او پیشنهاد دادم كه او هم خرید.» مدیر با تعجب پرسید: او آمده بود كه یك قلاب ماهیگیری بخرد و تو به او قایق و بلیزر فروختی؟» پسر به آرامی گفت: نه، او آمده بود یك بسته قرص سردرد بخرد كه من گفتم بیا برای آخر هفته‌ات یك برنامه ماهیگیری ترتیب بدهیم، شاید سردردت بهتر شد!» 


برچسب‌ها: داستان طنز, داستان کوتاه, ماهیگیری, طنز مکتوب
@ لینک محسن سالاری جمعه ۱۰ اسفند ۱۳۹۷ |

ابزار هدایت به بالای صفحه