در این پست قسمتی از طرح درس بنده در واحد کار با چوب کتاب حرفه و فن سال اول راهنمایی مربوط به سال های گذشته را مشاهده می کنید. ترسیم کاریکاتور، طراحی و نقاشی از واحدهای مختلف کتاب حرفه و فن روی تخته یا وایت برد و استفاده از گچ های رنگی برای ترسیم خطوط و طرح های آن از وسایل آموزشی بوده که می تواند جهت جذاب تر کردن تدریس و تفهیم بهتر مطلب هنگام تدریس کمک کند به ویژه در مدارسی که امکانات صوتی تصویری وجود نداشت کار تدریس را بسیار راحت می کرد.
کاربرد طراحی در تدریس حرفه و فن اول، واحد کار با چوب
طراحی وکاریکاتور در تدریس حرفه و فن 1 ، حرفه و فن 2 ، حرفه و فن 3
برچسب‌ها: طراحی, تدریس, حرفه و فن, عکس
@ لینک محسن سالاری سه شنبه ۲۰ شهریور ۱۳۹۷
|
بعضی ها که من نمی شناسم و برایم مهم نیستند می نویسند که ما همین روزها سایت شما را هک می کنیم و فلان و فلان. تعدادی هم دارند تلاششان را می کنند و تا امروز ناموفق بوده اند. این ها فکر می کنند بنده منفعتی از وبلاگ نویسی می برم. خیر. در زمان شاغل بودن که چیزی جز حسادت تعدادی از افراد تنگ نظر برایم نداشت در زمان بازنشستگی که نور علی نور است! این در حالی است که وب سایت های کار و فناوری وزارت، پایگاه همدان و گروه های آموزشی یزد حتی حاضر به درج لینک وبلاگ حقیر و دیگر معلمان خلاق کشور نیستند. تعارف نداریم. می ترسند! در صورتی که آمار بازدید وبلاگ از 520000 کاربر گذشته و تعداد پست های آن بیش از 1800 است. بنده هم لینک آنها را حذف کردم اما خوشحالم که وظیفه ام را در این مدت بخوبی انجام داده ام. وبلاگ دنیای حرفه و فن از اردیبهشت 76 ایجاد و یک وبلاگ علمی ولی با مطالب و موضوعات بسیار متنوع است. کسی برای مطالعه جوک و لطیفه های قومیتی یا عکس مبتذل به این وب نمی آید. پس از بازنشستگی ام کار وبلاگ تعطیل نشد و تا این تاریخ ادامه داشته است. بنابراین هر مشکلی که برای آن بوجود بیاید تعدادی از طالبان واقعی علم از پست های مفید آن محروم خواهند شد. بگذریم که دنیای مجازی را با این کارها نمی توان تعطیل کرد. من هم به این وب دلبستگی ندارم. درست است که وظیفه ام را درست انجام می دهم و بی نظم نیستم ولی امور دنیوی پشیزی برایم ارزش ندارند. بقول بزرگی آنچه را نپاید دلبستگی نشاید. پس بیدی نیستم که از این نسیم ها بلرزم! مطمئنم هر کس جای من بود پس از آن برخوردهای دور از شان مسئولان ناحیه 2 یزد، کسر حقوق دویست هزارتومانی از حقوق ماهیانه و کسر چند میلیون از پاداش پایان خدمت بخاطر بازنشستگی پیش از موعد، یک کلمه درباره آموزش و پرورش نمی نوشت چه رسد به کتاب جدید و ماجراهای دیگر. بقول قدیمی ها می گفت دیگی که برای من نجوشد بگذار کله سگ! در آن بجوشد... خوب است که من هم از این به بعد با آموزش و پرورش یزد کاری ندارم چون آنها مرا معلم خودشان نمی دانند و کارمند سازمان بازنشستگی به حساب می آیم! اما نکته دوم مربوط به کارشناسانی است که خواستار توجه بیشتر من به درس کار و فناوری هستند!!! شعر و داستان ننویسم و...! این نکته مرا یاد داستانی انداخت که به عقرب گفتند چرا روزها پیدایت نیست گفت ما شب ها که بیرون می آییم چه بلایی با لنگه کفش سرمان می آورید که روزها را هم به این مصیبت اضافه کنیم!! حالا حکایت ماست... پس این همه پست انتقادی که درباره رفتارهای دوستان گذاشتم برای روشن شدن چه نکته ای بود؟!... دنیای حرفه و فن همچنان ادامه دارد!
